ستاره‌ی پر درخشش دنیای شعر و ادب، عزیزه عنایت شاعر، نویسنده و داستان نویس چیره دست کشور را به معرفی می‌گیرم، بانوی که سروده‌هایش ازعمق دل برخاسته و به دلها می‌نشیند .گرچه او با زادگاهش فرسنگ‌ها فاصله دارد و در دیارغربت به سر می‌برد، اما اشعار و نوشته‌های او همه با میهنش پیوند دارد و از اوضاع و احوال کشورحکایت دارند. با او و اشعارش از مدتی بدینسو آشنایی دارم و بنده نیز یکی از علاقه مندان سروده‌ها و نوشته‌هایش هستم. با خانم عزیزه عنایت از مجرای فضای مجازی دریچه‌ی آشنایی را باز نمودم و با استفاده از فرصت، در مورد اشعار و نوشته‌هایش، مصاحبه‌ی را با او انجام دادم که توجه‌ی شما عزیزان را به آن جلب می‌کنم.
س: ضمن آرزوی صحتمندی به شما، خواهشمندم برای آشنایی بیشتر خواننده‌گان نشریه پامیر با شما، در مورد زنده‌گی تان بگویید؟
ج: سلام به شما و خواننده‌گان نشریه مردمی پامیر، عزیزه عنایت هستم و در ولسوالی اندخوی ولایت فاریاب زاده شده ام، درکابل بزرگ شدم بعد از ختم تحصیلات مدت 25 سال در وزارت آب و برق ایفای وظیفه نمودم و نسبت شرایط نا مساعد، کشور را ترک و درکشورشاهی هالند مسکن گزین شدم. در اینجا بعد از سه سال درس و آموختن لسان هالندی، از سال 2005 میلادی بدینسو برای اطفال هالندی فرهنگ و عنعنات افغانستان را تدریس می‌کنم.
س: علاقه‌ی شما به شعر از چه سنی و در چه سبکی شروع شد؟
ج: در 25 ساله‌گی درحالِ که مادر سه فرزند بودم به سرودن شعر آغاز نمودم، سبک شعرم بیشترکلاسیک است و سروده‌هایم از همان آغاز درمطبوعات کشور راه یافتند که یک پی دیگری در روزنامه‌ها و مجله‌های وطن به نشر می‌رسیدند. سه سال از شعر سرودنم می‌گذشت که با مرحوم استاد عبدالحمید اسیر مشهور به قندی آغا، بیدل شناس معروف کشور معرفت پیدا کردم و مدت هشت سال نزد ایشان تلمذ نمودم.
س: موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر روی چه مسایلی تمرکزدارد؟
ج: درسروده‌هایم بیشتر موضوعات میهنی و مردمی، مخصوصا درمورد زنان، فقر و بدبختی بی عدالتی‌ها، زیبایی طبیعت و عشق و اخلاق انعکاس داده می‌شوند.
س: سروده‌های کدام شاعران را بیشتر می‌پسندید؟
ج: هر شعری‌که بیشتر در دل چنگ بزند می‌پسندم، ولی همیشه سروکارم با سروده‌های بزرگان ادب چون حضرت ابوالمعانی بیدل، حضرت مولانا و حضرت حافظ می‌باشد.
س: تا به حال چند اثر از شما و به کدام زبان‌ها به چاپ رسیده است؟
ج: باید بگویم که تا به حال 9 جلد کتاب از من به چاپ رسیده است که هفت دفتر شعر بنام‌های: سیر زنده‌گی، فروغ سحر، دخت غروب، گلچین اشعار، شام نیلی، دخت شفق و نگین راز با دو جلد کتاب دیگر داستان و مقالات بنام‌های: مرداسیر و اندوه غریبان. آخرین کتابم، نگین راز که مجموعه‌ی شعر است، در ماه اکتوبر سال 2019 میلادی اقبال چاپ یافت و یک جلد کتاب دیگر نیز در حدود 500 مقاله می‌باشد آمادۀ چاپ دارم.
س: آیا اولین شعری را که سروده اید، هنوز به خاطر دارید؟
ج: اولین شعرم را بیاد دارم و همیشه درخاطرم است. اولین شعر من، صحنه‌ی را که در خواب دیده بودم به عنوانِ " ثریا " در قالب شعر ریختم:
خواب!
شبی درخــواب دیدم
چو حوری دخت زیبا
نشسـت انــدرکـنـارم
بگـفــت اسمم ثــریـا
بگــفــتــا دلبر بــایـم
زتـــو در آسمــانـهـا
زخواب خویش جستم
نـــدیــدم دیــگــر او را
س: در مورد زنده‌گی شخصی تان به خواننده‌گان نشریه پامیر معلومات دهید؟
ج: علاوه ازکارهای فرهنگی وتدریس درمکاتب، من یک مادر هستم چهار فرزند دارم دو دختر و دو پسرکه به لطف الهی هر کدام بعدازختم تحصیلات شان عروسی کرده اند.
س: چه توصیه‌های برای جوانان علاقمند به شعر دارید؟
ج: جوانانِ که می‌خواهند در راه بدست آوردن پیروزی موفق شوند و بخاطر سرودن شعرمعلومات کافی کسب کنند، اشعاربزرگان ادب را بیشترمطالعه کنند، لازمه‌ی پنج گانه‌ی شعر را بیاموزند و به همچنان سروده‌های شان انعکاس دهنده‌ی دردهای جامعه و مردم شان باشند .
س: بهترین شاعر معاصر زن از دید شما کیست، می‌شود نام ببرید؟
ج: درجمع زنان شاعر شخصیت‌های برازنده‌ی زیادی داریم و داشتیم که می‌توان از رابعه‌ی بلخی، عایشه‌ی درانی، مخفی بدخشی، بی بی سمنبو، نادیا انجمن، خالده فروغ، داکتر شفیقه دیباج، بهار سعید، داکتر حمیرا نکهت و دیگران نام برد.
س: آیا محافل شعری و ادبی و جشنواره‌های هم در اروپا از سوی مهاجرین افغان مقیم آنجا برگزار می‌شود یا خیر و اشتراک شما در اینگونه محافل چه گونه بوده است؟
ج: خوشبختانه یک تعداد افغان‌های مقیم اروپا، با ایجاد نهاد‌ها و انجمن‌ها، محافل فرهنگی وادبی را راه اندازی می‌کنند که درآن هموطنان ما از هرگوشه وکنار اروپا اشتراک می‌کنند. این دوستان نظر به لطفی که دارند مرا هم دراین برنامه‌ها دعوت می‌کنند که این اقدام نیک شان را می‌ستایم، از یکسو جوانان مقیم اروپا در این محافل اشتراک می‌کنند و از فرهنگ کشور شان آگاه می‌شوند و از طرف دیگر دید و بازدید های دوستانه میان فرهنگیان نیز صورت می‌گرد.
س: دردیار غربت چه فعالیت‌های ادبی و اجتماعی دارید؟
ج: بعد از تمام شدن تدریس و رسیدن به منزل، مصروف کارهای منزل، مطالعه، بررسی صفحۀ فیسبوک، مطالعه مقاله‌های که آماده چاپ میباشند، پیاده روی در هوای آزاد، ارتباط تیلفونی با دوستان و فرهنگیان، شنیدن موسیقی و اخبار وطن.
باغ هستی
ای خوشا درسر هوای مهــربانی داشتن
عمر را با خلق نیکــو جـاویــدانی داشتن
خـانـه‌ی مظلـوم را روشـن زنــور التفــات
چون چـراغ پــر فروغ زنده‌گانی داشتن
دلنوازی یی یتمان کار بس دشوار نیست
بــا مـدد راه حقیقت پــاسبــانی داشتــن
گر بـروز عیش دستی ناتوانی را گرفت
بـاغ هستی را به نیکی بـاغبانی داشتن
با گل لبخند "عزیزه" شاد گردد هر دلی
ازچه رو این بخشش یزدان نهانی داشتن
سهیلا سادات